تصور کنید وارد یک فروشگاه مواد غذایی میشوید و میبینید یک کارتن تخممرغ ۱۲۰,۰۰۰ ریال قیمت دارد. دلیلش این نیست که تخممرغها با طلا و پلاتین آغشته شدهاند. اعداد متورم شدهاند. ایران اکنون میخواهد ارقام را با حذف چهار صفر از ریال مرتب کند. در عمل، ۱۰,۰۰۰ ریال قدیم به ۱ ریال جدید تبدیل میشود، و قیمتها، دستمزدها و صورتحسابها همگی با همان نسبت کاهش مییابند. اگر یک قرص نان ۱۰۰,۰۰۰ ریال قیمت دارد، برچسب قیمت اصلاحشده آن ۱۰ ریال جدید را نشان خواهد داد. اما این کاهش قیمت نیست، همان هزینه با ارقام کمتر است. طرح مجلس تا دو سال به بانک مرکزی فرصت داده است تا این شبهاصلاحات را آماده کند، و سپس سه سال دیگر برای گردش همزمان ارز قدیم و جدید اختصاص داده است.
چرا اصلاً این کار انجام شود؟ زیرا تورم شدید همه چیز را دستوپاگیر و ناخوشایند میکند. حذف صفرها زندگی را سادهتر میکند، صورتحسابها خوانا میشوند، برچسبهای قیمت عادی به نظر میرسند، و بانک مرکزی نیازی به چاپ اسکناسهایی با رژه صفرها ندارد. جنبه روانشناختی هم وجود دارد. اگر اعداد عادی به نظر برسند، مردم ممکن است احساس کنند که اوضاع دوباره تحت کنترل است.
چرا اصلاً تورم وجود دارد؟ تورم زمانی رخ میدهد که دولتها پول جدید را با نرخی بیش از نرخ رشد کالاها و خدمات موجود به اقتصاد تزریق میکنند. در نتیجه، ارزش پول کاهش مییابد، یعنی قیمتها افزایش مییابند و هر اسکناس مقدار کمتری کالا و خدمات میخرد. دولتها از چاپ پول برای تامین کسریهای عمومی استفاده میکنند زمانی که نمیتوانند یا نمیخواهند مالیاتها را برای متعادل کردن کسری بودجه دولت افزایش دهند یا بدهی بیشتری منتشر کنند (به عبارت دیگر، اوراق قرضه بیشتری بفروشند)، بنابراین هزینههای خود را برای پرداخت بهره و بازپرداخت وامهایی که از مردم گرفتهاند افزایش میدهند. افزایش قیمتها ناشی از چاپ پول دلیل است که این شکل تامین مالی کسری دولت را مالیات تورمی مینامند. این ارزانترین و ظالمانهترین شکل مالیات است، زیرا نیازی به دخالت سازمان مالیاتی و حسابرسی ندارد، و به بدشانسترین بخش جامعه، یعنی فقرا، آسیب میزند که دانش یا توانایی محافظت از خود در برابر قیمتهای دائماً در حال افزایش را ندارند.
یکی از قیمتهایی که در زمانهای تورمی به شدت افزایش مییابد، قیمت ارز خارجی است. وقتی ارز محلی در برابر ارزهای خارجی ضعیف میشود، واردات گرانتر میشود. در ایران، به دلیل تحریمها و محدودیتهای ارزی و بانکی، دلار کمیاب است و بازارهای غیررسمی ارز از طریق افزایش شدید قیمت جبران میکنند. نتایج عبارتند از نرخ ارز جهنده و بیثبات، کمبودها و گلوگاههای تولید، رشد بازار سیاه و حتی تورم بیشتر.
این ما را به سوال اصلی میرساند. آیا حذف صفرها تورم را متوقف خواهد کرد؟ پاسخ صادقانه این است که خیر. حذف صفر تنها نحوه نوشتن قیمتها را تغییر میدهد، نه اقتصاد زیربنایی را.این مانند تغییر خطکش از سانتیمتر به متر است. اعداد کوچکتر میشوند، اما طول تغییر نمیکند. اگر شیر پول باز بماند و دلار همچنان فشار وارد کند، قیمتها حتی با ارقام کوتاهتر به افزایش خود ادامه خواهند داد. کشورها قبلاً این کار را امتحان کردهاند. در ونزوئلا، صفرها بدون اصلاح بودجه، سیاست پولی یا بازار ارز قطع شدند، و تورم ناپدید نشد.
پس چرا باز هم این کار انجام میشود؟ زیرا این کار ارزش عملیاتی و نمادین دارد. این کار اصطکاک روزانه را کاهش میدهد و به طور کاذب به مردم سیگنال میدهد که کسی در حال تلاش برای بازگرداندن نظم است. با این حال، همانطور که توماس سارجنت، برنده جایزه نوبل، به ما آموخته است، تورم را نمیتوان بدون منع دولت از چاپ پول، بدون تأسیس بانک مرکزی قوی و مستقل که بر سیاست پولی نظارت کند و مسئول تثبیت تورم باشد، و بدون تعهد دولت به اداره کسریهای پایین ریشهکن کرد.
با این حال، دولت ایران نمیتواند به این اقدامات سیاستی اثباتشده متعهد شود زیرا بر صرف مبالغ هنگفت برای فعالیتهای غیرمولد مانند موشکهای بالستیک و سلاحهای هستهای اصرار دارد و نه بر فعالیتهای مولد مانند بهبود زیرساختهای آب و برق، که لزوماً باعث تقویت رشد اقتصادی و کاهش نرخ تورم خواهد شد.
تا آن زمان، باید به صراحت گفته شود. حذف صفرها اعداد را مرتب میکند، نه قیمتها را. این کار زندگی را در صندوق و جداول آسانتر میکند، اما شیری که قیمتها را بالا میبرد را نمیبندد.