مرگ مشکوک امید سرلک، نمایانگر الگوی سرکوب منتقدان در ایران

سرپیچی و مرگ امید سرلک, پرسش‌های کهنه درباره سرکوبی در ایران را زنده می‌کند

روز یکشنبه ۱۲ آبان، خودرویی در زیر گذری نزدیک یک ورزشگاه در شهر الیگودرز، در استان لرستان در غرب ایران پیدا شد. در داخل این خودرو، جسد مردی ۲۷ ساله به نام امید سرلک قرار داشت که از ناحیه سر، بضرب یک گلوله کشته شده بود. رسانه‌های رسمی ایران، داستان امید را به عنوان فاجعه‌ای از عشق یک‌طرفه و ناامیدی ارائه می‌دهند؛ گویا داستانی که به گفته آنها، او را به خودکشی سوق داد. پلیس می‌گوید که تحقیقات ادامه دارد اما اظهار می‌کند که بقایای باروت، بر روی دست‌های او و اطراف زخم سر وی یافت شده و نیز برطبق ادعای پلیس، اسلحه‌ای که گلوله کشنده را شلیک کرده، خانواده و دوستان امید سرلکی، از وجود آن اطلاع داشتند و آنها در اختیار امید قرار دادند. این اسلحه در کنار بدن او و در داخل خودرو پیدا شده است. علی اسداللهی، رئیس پلیس محلی، به طور قطع اعلام کرد: “این فرد با سلاح گرم خودکشی کرده است”. از این گذشته، به نظر می‌رسد شواهد نیز به همین سمت اشاره می‌کنند، مگر اینطور نیست؟ نه دقیقاً.

خانواده و دوستان امید، روایت طرد عاشقانه ای را که رسانه‌های تحت کنترل رژیم پخش می‌کنند، نمی‌پذیرند؛ آنها متقاعد شده‌اند که او به قتل رسیده است. یکی از دوستان امید بنام ابراهیم اسحاقی که یک کشتی‌گیر است، ویدئویی منتشر کرد و اظهار داشت که مرگ امید کاملا مشکوک بنظر میرسد. وی گفت که امید کمی قبل از مرگش با او تماس گرفته و از ترس از دست دادن جانش، ابراز نگرانی کرده بوده است. در ویدئویی که در محل کشف جسد امید ضبط شده، پدر او با گریه می‌گوید: “اینجا صحنه قتل فرزندم است، جایی که فرزندم را کشتند” و این در حالی است که به لکه‌های خون در زیرگذر اشاره می‌کند. او همچنین اظهار داشت که امید محاصره و سپس کشته شد. صدای فیلمبردار هم شنیده می‌شود که می‌گوید اسلحه توسط قاتلان در کنار جسد قرار داده شده تا خودکشی جلوه داده شود. گزارش‌هایی مبنی بر اینکه بدن امید پوشیده از سوختگی‌ها، کبودی‌ها، زخم‌ها و نشانه‌های شکنجه شدید بوده، در شبکه‌های اجتماعی فراگیر است، اگرچه رسانه‌های خبری رسمی، تنها به طور گذرا به این گزارشها اشاره می‌کنند. پدر داغدار امید، از ترس مجبور شد از مردم ایران بخواهد که به این روایت‌ها اعتقادی نداشته باشند.

امید سرلک، ساعاتی قبل از مرگش، نوشته‌ای درباره تحقیر جمعی، فقر و سرکوبی ای که به عنوان یک ایرانی احساس می‌کرد منتشر کرد؛ او از مردم خواست تا قیام کنند و به عنوان آخرین اقدام سرپیچی، تصویر رهبر ایران را که او را مسئول اصلی هتک حرمت بایران می‌دانست، سوزاند. به گفته احمد خاتمی، روحانی ارشد ایرانی، این اعمال جرائمی هستند که مجازات اعدام را توجیه می‌کنند و رژیم ایران، اغلب “مرگ‌های مشکوک” را به عنوان خودکشی برچسب می‌زند، به ویژه در زمانی که متوفی، یک فعال ضد رژیم بوده، همانند مورد سارا تبریزی، زندانی سیاسی که در سال ۲۰۲۴ در خانه والدینش مرده پیدا شد. بسیاری از عزیزان امید، پرده کشیده شده بر شرایط مرگ او را نمی‌پذیرند. در مراسم تشییع جنازه او، فریادهای “مرگ بر خامنه‌ای” و سوگندهای انتقام‌جویی برجسته بود. اگرچه رسانه‌های تحت کنترل رژیم، این فریادها را کم‌اهمیت جلوه میدهند، ولی با گذشت زمان و ادامه سرکوبی ها، صدای آنها بلندتر می‌شود.

Photograph: Ardasyir, Wikimedia Commons

اشتراک‌گذاری:

مطالب بیشتر

حذف صفر از پول ملی کاهش قیمت نیست: درباره حذف صفرها از ریال ایران

تهران چهار صفر از ریال حذف خواهد کرد. آنچه مصرف‌کنندگان متوجه خواهند شد، چرا تورم علی‌رغم اسکناس‌های جدید ادامه دارد، و آیا این اقدام می‌تواند قیمت‌ها را در اقتصادی با کمبود دلار تثبیت کند. راهنمای مختصری برای مکانیسم‌ها و پیامدها.

لحظه حقیقت ایران: زمانی که انقلاب اجتناب‌ناپذیر می‌شود

ایران در آستانه انقلاب است: رهبران اصلاح‌طلب فراخوان همه‌پرسی درباره آینده کشور می‌دهند، در حالی که حمایت از رژیم به تنها ۱۲ درصد فروپاشیده است. شهروندانی که با فقر، بحران برق و آب، و سرکوب آزادی‌ها روبرو هستند، دیگر به وعده‌های انقلاب اسلامی باور ندارند. سوال این نیست که آیا انقلابی رخ خواهد داد، بلکه این است که کی—و رژیم باید انتخاب کند: تغییر کند یا محو شود. 

حذف صفر از پول ملی کاهش قیمت نیست: درباره حذف صفرها از ریال ایران

تهران چهار صفر از ریال حذف خواهد کرد. آنچه مصرف‌کنندگان متوجه خواهند شد، چرا تورم علی‌رغم اسکناس‌های جدید ادامه دارد، و آیا این اقدام می‌تواند قیمت‌ها را در اقتصادی با کمبود دلار تثبیت کند. راهنمای مختصری برای مکانیسم‌ها و پیامدها.

Read More »

لحظه حقیقت ایران: زمانی که انقلاب اجتناب‌ناپذیر می‌شود

ایران در آستانه انقلاب است: رهبران اصلاح‌طلب فراخوان همه‌پرسی درباره آینده کشور می‌دهند، در حالی که حمایت از رژیم به تنها ۱۲ درصد فروپاشیده است. شهروندانی که با فقر، بحران برق و آب، و سرکوب آزادی‌ها روبرو هستند، دیگر به وعده‌های انقلاب اسلامی باور ندارند. سوال این نیست که آیا انقلابی رخ خواهد داد، بلکه این است که کی—و رژیم باید انتخاب کند: تغییر کند یا محو شود. 

Read More »